جانمشا، نیک نگار، وبلاگچی، سالار و سام عزیز
ممنونم از محبتتون دوستان نادیده
چند روزیه که تمرکز کردن روی مطالب برام مشکل شده. پروراندن سوژه طنز تمرکز بالا و از اون مهمتر روحیه ای میخواد که الان ندارم. توی ذهنم گردابی هست که همه چیزو می بلعه.
از هفته قبل هنوز یه مقاله دو صفحه ای روی میزم هست که چند خطش بیشتر ترجمه نشده کاری که قبلا توی یه ساعت تمومش می کردم. تمام انرژیمو صرف کار میکنم روی مسایل دیگه نمیتونم تمرکز کنم.
دارم سعی میکنم یه چیزایی بنویسم اگه تونستم و قابل خوندن بود میزارم اینجا. ولی فعلا در مورد طنز کاری نمی تونم بکنم
سلام ، اول که خوندمش وحشت کردم که نکنه دیگه ننویسید ، بعدش که دیدم تو گروه طنز دسته بندی شده ، خیالم راحت شد.
شاید جدی میگه جانمشا!
جدا طنز جذابی بود
بعد خوشحال شدم
اول ناراحت شدم
حالا خودت پیدا کن برا چی
بابا میگم این رفته! باور کنید.
کجایی مصطفی؟
آقا مصطفی پس چرا وبلاگتو آپدیت نمیکنی؟!
چرا توی بالاترین لینک نمیذاری؟
کجایی رفیق؟
چی تموم شد؟ از چی حرف میزنی . انرژیت توی بالاترین تموم شد؟
لااقل اگه زحمتی نبود یک ایمیل برام بفرست .. منم حال و روز خوبی ندارم
جانمشا، نیک نگار، وبلاگچی، سالار و سام عزیز
ممنونم از محبتتون دوستان نادیده
چند روزیه که تمرکز کردن روی مطالب برام مشکل شده. پروراندن سوژه طنز تمرکز بالا و از اون مهمتر روحیه ای میخواد که الان ندارم. توی ذهنم گردابی هست که همه چیزو می بلعه.
از هفته قبل هنوز یه مقاله دو صفحه ای روی میزم هست که چند خطش بیشتر ترجمه نشده کاری که قبلا توی یه ساعت تمومش می کردم. تمام انرژیمو صرف کار میکنم روی مسایل دیگه نمیتونم تمرکز کنم.
دارم سعی میکنم یه چیزایی بنویسم اگه تونستم و قابل خوندن بود میزارم اینجا. ولی فعلا در مورد طنز کاری نمی تونم بکنم
کافه چی تعلیقی
سلام ؛ درک می کنم ، امیدوارم کارها خوب پیش برن.